سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























شکوفه های سیب

بیانه جمعی از وبلاگ نویسان پارسی بلاگ در محکومیت سران فتنه

و بار دیگر این اطمینان حاصل گردید که درخت طیبه انقلاب اسلامی ایران را بیمی از چرخ غدار نیلوفری و سبزک هرز نیست .
بار دیگر منافقان کوردل پیراهن فتنه را تجدید کرده و با تلبس آن به بهانه حمایت از از مردم مصر روز 25 بهمن را عرصه فتنه و آشوب قرر دادند ...
لیکن به مصداق و لا یحیق مکر السیئ الا باهله شر این مکر و حیله به خودشان بازگشت و بیش از پیش شرمساری و روسیاهی آقایان موسوی و کروبی و همراهان داخلی و خارجی شان رقم خورد.

کوردلان برآنند که به خیال خام خود درخت برومند طیبه انقلاب را ضربتی سخت زنند یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم لیکن غافل از آنکه این اقدام آنان بی آنکه خود بفهمند نمایش اقتدار نظام توانمند جمهوری اسلامی خواهد بود و پیام والای آن را بیش از پیش بسط خواهد داد که و یأبی الله الا ان یتم نوره ولو کره الکافرون
...
ما وبلاگ نویسان سرویس پارسی بلاگ نیز همگام با ملت فهیم ایران اقدامات خا ئنا نه آقیان کروبی و موسوی و همراهان آنان را که سعی در تضعیف نظام اسلامی داشته و منجر به شهادت دو تن از بسیجیان برومند این مرز و بوم و مجروحیت عده ای از هموطنانمان گردید را محکوم نموده و از آنجا که از سویی جزاء السیئة سیئة مثلها و از دیگر سو سران فتنه بارها و بارها نشان داده اند که مغز کوچک و همت ناقصشان را یارای درک کرامت و بزرگ منشی نظام اسلامی نیست از از مراجع محترم قضایی خاصه ریاست محترم قوه قضائیه حضرت آیت الله لاریجانی قاطعانه خواستار بازداشت و اشد محاکمه سران فتنه به اتهام فساد فی الارض هستیم
.

و براستی هیچ مصداقی جز مفسد فی الارض زیبنده آقای کروبی و موسوی نخواهد بود. بی تردید محاکمه سران فتنه و خلع لباس آقای کروبی و در نهایت اشد مجازات آنان، چشمان دوستداران نظام اسلامی را روشن ساخته و دسیسه های دشمنان دین را بیش از پیش نقش بر آب خواهد ساخت 


 

وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ

 

پی نوشت: دوستان پارسی بلاگی این بیانیه را در وبهای خودشان قرار دهند.

 


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/28ساعت 7:7 عصر توسط آسمانه نظرات ( ) |

سلام به همگی

حالتون خوبه؟

من واقعا شرمندم بابت این تاخیر طولانی و اینکه نمیدونم چرا نمیشه کسی واسم کامنت بذاره....

هرکار کردم نشد.نمیدونم اشکال از کجاست.اگر کسی میدونه لطفا منو راهنمایی کنه.ممنون.

دیگر اینکه تا بود درگیر امتحانات ترم و بعدش تعطیلات بین دوترم و همجواری با همسر عزیز و...اتفاقاتی از این دست بودم.راستش دست دلن هم نمیرفت به سر زدن به اینترنت و خوندن وبلاگ دوستان و...

الان هم که اینقد درگیر خرید و...هستم که فرضت نمیکنم بیام آپ کنم.خلاصه اینکه پوزش بنده رو بپذیرید.گل تقدیم شما

از وقتی مزدوج شدم سرم شلوغ تر شده و کمتر به این نوع فراغت ها میرسم.تا عادت کنم به این وضعیت طول میکشه دیگه...

خبر خوش هم بهتون بدم که انشاالله عروسی ما در تیرماه برگزار خواهد شد به حول و قوه ی الهی.از اونجایی که ما تصمیم گرفتیم هیچ مجلس اضافه ای نداشته باشیم تا اسراف نشه،فقط1جشن عروسی داریم.دیگه جشن عقد و...نگرفتیموفامیلای هردو خانواده ام ماشا الله زیادن اینه که بنده به عنوان عروس خانمتبسمشوخی  احتمالا در مجلس از خستگی و سلام و علیک و خوش آمدگویی خواهم مرد...نه اینا که شوخیه  خدا برکت بده به فامیل ولی انصافا امکان پادرد گرفتن بنده99% وجود داردترسیدم

برایمان دعا کنید که همه ی اینها به خوبی و خوشی و رضایت الهی بگذرد و خاطره ا ش بسیار عالی باقی بماند انشاالله.

اگر دیدید دوباره ناپدید شدن ناراحت یا احیانا نگران نشوید.بدانید که درگیر همسرداری و خرید عقد و جهیزیه و گذران ترم دانشگاهی هستم.بازهم برایمان دعا کنید..

بعدا نوشت:اگر اینجا نمیشه واسم پیام بذارید که چیکار کنم که بتونید کامنت واسم بذارید،لطفا تو این وبلاگ واسم نظر بذارید.ممنونگل تقدیم شما

شکوفه سیب


نوشته شده در چهارشنبه 89/11/20ساعت 8:20 عصر توسط آسمانه نظرات ( ) |

سلام

این روزها دست و دلم به نوشتن نمیرود.کار هم دارم.اما نه آنقدر که نرسم آپ کنم...حوصله ی نوشتنم نمی آید...بر من خرده مگیرید یاران باوفا...

-تاسوعا عاشورا عازم مشهد مقدس بودیم.با خانواده ی خودم  به اتفاق  آقای  همسر.خیلی خوب بود.دلم بسیار برای امام رضا تنگ شده بود.تازه باید 2تایی باهم میرفتیم تشکر از امام رضا بابت اینکه اینقدر به ما لطف داشتند و اینکه عقد ما در روز تولدشون ،توی حرمشون و توسط بهترین بندگان خدا،خونده شد....همه ی اینا لطف و نظر آقا بود.

دلم پر میزد برای حرمش...اولین لحظه ای که گنبد آقا رو دیدم،یه چیزی تو وجودم فرو ریخت..به بغض سر بسته که فقط باید توی حریم امن خودشون شکسته میشد...که شد...اشک از سر شوق..از سر عشق...تشکر...قدردانی ...و شرم...

شرم از اینکه آقا این همه دم ما رو داشتن و عالی ترین ها رو برامون در نظر گرفتن..اما من..من نالایق چه کردم؟؟؟آیا دل آقا رو با گناهانم با اعمالم شکوندم یا خوشحالشون کردم...نمیدونم..

یه حرفی که همش به آقا میگفتم این بود که :آقا تسلیت میگم شهادت جد بزرگوارتون رو تسلیت...تسلیت...آقا کمکمون کنید عزاداران خوبی باشیم..دل مهدی صاحب الزمان رو با عزاداریامون با کارهامون شاد کنیم..آقا  اعظم الله اجورنا و اجورکم...

-دلم تنگ غروب کربلاست...تنگ گنبد طلا و بین الحرمین با صفاست..

-دلم تنگ شد برای گنبد طلات امام رِئوفم.السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا علیه السلام..


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/2ساعت 1:29 عصر توسط آسمانه نظرات ( ) |

السلام علیک یا ابا عبدالله

السلام علیک یا ابن رسول الله

السلام علیک یا ابن امیرالمونین...

السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین...

باز هم محرم آمد و دلهای ما را عاشورایی کرد.واقعا چقدر زود محرم شد انگار همین دیروز بود که محرم پارسال روضه میرفتیم...

حالا دوباره موسم عزاداری شده است.خدا به ما توفیق عزاداری واقعی و معرفت به آن امام را بدهد.که بفهمیم چرا امام قیام کردند؟چرا به شهادت رسیدند؟و چرا کوفیان تا به امروز مورد لعن ونفرین امت رسول الله هستند؟

...خدا کند که ما کوفیان زمان امام عصر نباشیم و وقت مجاهده آقا رو تنها نگذاریم......آقا خودتان به ما کمک کنید...که ما جزو لعن شدگان در زیارت عاشورایی که هر روز میخوانیم،نباشیم.ما جزو افرادی که در زیارت عاشورا لعن می شوند برای امام زمانمان نباشیم....آه خدایا به ما توفیق معرفت بده....

التماس دعای بسیار دارم در این ایام عزاداری .اگر توفیق عزاداری واقعی و اشک از سوز دل نصیبتان شد این حقیر را فراموش نکنید که محتاج محتاجم...


نوشته شده در پنج شنبه 89/9/18ساعت 12:27 صبح توسط آسمانه نظرات ( ) |

سلام سلام بر همگی

عید شما مبارک

گل تقدیم شماالحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی ابن ابی طالب علیه السلامگل تقدیم شما

گفته شده هرکس در روز عید غدیر 1 درهم انفاق کند انگار 100هزار درهم انفاق کرده !!!  بیاید فردا تا میتونیم انفاق کنیم.البته به نظر من انفاق -یا همون عیدی خودمون- فقط پول نیست.عشق و محبت، 1لبخند صادقانه،کمک به اعضای خانواده و...همه به نوعی انفاق هستند.

پس بیاید فردا که بزرگترین عید شیعیانه بزرگترین عیدی رو به آقامون بدیم،بیاین همگی باهم برای ظهور آقا دعا کنیم و خودمون رو 1قدم به ایشون نزدیکتر کنیم. تا شاید دل ایشون از ما شاد بشه و ظهورشون نزدیکتر.آمین.گل تقدیم شما

 

 

شعر نوشت :امیرالمومنین تو شاه مردانی    مبادا یک دم از ما رو بگردانی    

 

دردل نوشت:آقاجان!

 فردا عید بزرگ شیعیانه .خودتون با دستای مبارکتون به ما عیدی بدین.شما خاندان کرم و بخشش هستید.بزرگترین عیدی هم برای ما ظهور شماست آقا.

برای ما دعا کنید.که در ک کنیم عظمت این روز بزرگ و صاحب این روزو.که کارهایی رو انجام بدیم که خدا و شما ازمون راضی باشید.

مولای من!جان مادرم زهرا بیایید......


نوشته شده در چهارشنبه 89/9/3ساعت 9:59 عصر توسط آسمانه نظرات ( ) |

سلام سلام

باعرض هزاران پوزش از همه بابت این همه تاخیر.عذرم واقعا موجهه!!!

دیگه زندگی متاهلی و درسای نخونده و رفت وآمدهای زیاد...همگی سبب شده اند که ما فقط برسیم نظرات را بخوانیم در وبلاگ خودتان جواب بدهیم.

الانم که فصل امتحانات میان ترم دانشگاه ماست و ما بس مشغول بلا نسبت خرخوانی هستیم.البته اگر فکر و خیال بگذارد و اس ام اس ها   نیز 

به هرحال تا جا افتادن بنده در این مرحله جدید از زندگی،احتمالا وضع به همین منوال بگذرد.البته باعرض پوزش.اما میتونم مژده بدم که احتمالا بعدها از تجربیاتم برای دوستان متاهل و مجرد چیزهایی بنوسم که امیدوارم به درد بخور باشد.

فعلا برایمان دعا کنید.ماهی که داریم واردش می شویم بس بزرگ و با عظمت است.دعا کنید درکش کنیم و بهترین بهره ها را ببریم 


نوشته شده در شنبه 89/8/15ساعت 10:52 عصر توسط آسمانه نظرات ( ) |

سلام

عید همگی مبارک.امیدوارم همتون از امام رضا  ع  عیدی خوبی گرفته باشید.عیدی ما که خیلی بزرگ و عالی بود.ومن واقعا ممنون لطف و کرم اقا هستم.

این روزها سرمان خیلی شلوغ است و بسیار مشغولیت داریم.علت مشغولیتمان را در ادامه بخوانید:

 

بله عیدی که امام رضا (ع )  و حضرت زهرا (س ) به خصوص ،به من دادن، یک عدد همسر بوده است. 

این چند وقتی هم که نبودم مشغولیت داشتم دیگه.بالاخره الکی نیست که مزدوج شدن...

دیروز سر اذان ظهر در روز تولد آقا امام رضا علیه السلام بالا سر حضرت خطبه عقد ما خوانده شد

شب هم یک جشن کوچولو داشتیم و بزرگای فامیل دور هم جمع شدند منم یک آرایشگاه کوچولو رفتم و یک کم خوشدل کردم Queen و اومدیم سر جشن....

برامون دعا کنید که عاقبتمون ختم به خیر بشه و از اصحاب آقا امام زمان عج باشیم.

 

 بعدا نوشت:به توصیه برخی دوستان تصمیم گرفته شد که پست از حالت رمزدار خارج شود.برید حالشو ببرید


نوشته شده در چهارشنبه 89/7/28ساعت 7:39 عصر توسط آسمانه نظرات ( ) |

امام مهدی عج الله تعالی فرجه:
برای شتاب در گشایش کلی و ظهور، بسیار دعا کنید که به راستی فرج شما در این است..
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام

این روزها کمی سرمان شلوغ است.چند روزی هم نتمون قطع بود و نتونستم بیام سر بزنم. 
هنوز هیچی نشده اساتید گرام میخوان ازمون امتحان بگیرن.که مطمئن بشن ما دانشجویان خرخوانی هستیم یا نهReading a Book
-سرماخوردگیم خوب شد البته با آنتی بیوتیک !! اما 2روز بعد از اتمام آنتی بیوتیکم  2باره گلودرد و سرفه های وحشتناک گریبان مارا گرفت.در نتیجه 2باره بسته شدم به آنتی بیوتیک قوی تر
.
.
برایم بسیار دعا کنید این روزها زیاد ملتمس دعا هستم...


نوشته شده در پنج شنبه 89/7/15ساعت 4:48 عصر توسط آسمانه نظرات ( ) |

سلام علیکم

چند روز پیش یک سخنرانی از دکتر رائفی پور دیدم درمورد شیطان پرستی و فراماسونری.

واقعا احساس کردم چقدر ما خوابیم و دشمنانمان بیدار.وای برمن که این طور میخوام زمینه رو برای ظهور آقا فراهم کنم..

الان ندارم فایل صوتیشو .اما حتما برید تو گوگل سرچ کنید دکتر رائفی پور فایلش باز میشه،دانلودش کنید.

یک مقاله هم نوشتن درمورد طراحی دلار که واقعا حیرت آوره!!!لینکشو براتون میذارم.حتما حتما حتما ببینید.واقعا مهمه که ما این چیزا رو بدونیم...

 

راز دلار

 

 

 

پی نوشت 1: سرمای سختی خورده ام آخر تابستانی...دعا کنید خوب شوم.

              2:کلاسهای دانشگاه شروع شده.استادها و بچه هام استوار میان.در نتیجه کلاسا تشکیل میشود.

 

والسلام


نوشته شده در یکشنبه 89/6/28ساعت 7:43 عصر توسط آسمانه نظرات ( ) |

من یک خواهر دارم که خیلی دوستش می دارم خواهر عزیز ما امسال پیش دانشگاهی تشریف داشتن و شکر خدا تو یک دانشگاه خوب قبول شدن.امروز بنده به عنوان خواهر بزرگتر با ایشون راهی دانشگاهشون شدیم تا ثبت نام کنیم و انتخاب واحد و دیگه خودتون میدونید..

نزدیک 3ساعت کارمون طول کشید!!! تازه باید توی یک صف دراز و طویل میرفتیم که مدرک پیش دانشگاهیشو پست کنن که از اون فاکتور گرفتیم و نرفتیم.

یکیمون تو صف وایمیستاد یکیمون میرفت کارای دیگه رو میکرد.خلاصه سرتون درد نیارم که چقدر ما توی صف ایستادیم تا کارمون انجام بشه بعد باید میرفتیم انتخاب واحد میکردیم که خودش هفت خان رستمه(البته چون سال اولی بود واحد بهش داده بودن و ازاین جهت خوب بود)

بعد باید میرفت استاد راهنما امضا بزنه و...البته چون تمام این کارها با صف  همراه بود خیلی طول کشید

اما خدا رو شکر تموم شد.به سلامتی خواهر مام به جرگه دانشجویان پیوست

1نکته اینکه چون در دانشگاه ما به علت کمی تعداد از این صف ها خبری نیست و هر ترم هم برامون واحد انتخاب میکنن و ما فقط باید تایید کنیم!!! این روند به نظر بنده اومده و خیلی سخت و پر دردسر در نظرمان آمد

دیگر تو خود حدیث مفصل بخوان که من با این سابقه در انتخاب واحد هیچ فرقی با خواهرم نداشتم! هر دو بی تجربه!! اینقدر خندیدیم که . به قول من کلی پت و مت بازی در آوردیم.(یعنی گیج بازی) اما اینم واسه خودش تجربه ای شد. الحمدلله..


نوشته شده در سه شنبه 89/6/23ساعت 11:42 عصر توسط آسمانه نظرات ( ) |


Design By : Pichak