• وبلاگ : شكوفه هاي سيب
  • يادداشت : بازين چه شورش است...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بعد از عاشورا بود. هر شب مي رفت مسجد کوفه? نماز شب مي خواند و مي گفت: "خدايا تو را قسم مي دهم به شرافتم!!! حاجتم را روا کن"... شمر را مي گويم.

    *

    نکند نمازهايمان...نکند ندبه هايمان...نکند همين پيراهن هاي مشکي که براي جدمان پوشيده ايم...نکند...

    خيلي خوب نوشتي!واقعا" بايد دعا کرد که جز کوفيان زمان نباشيم...

    که اگه باشيم...

    مرگ شرف دارد به حيات...

    التماس دعا...

    سلام دوست من. اين پستت خيلي خوب بود. لذت بردم. راستي خوشحال مي شم سري هم به ما بزني. ممنونم.به اميدديدار